loading...

eshghozendegi

eshghozendegi

بازدید : 373
جمعه 23 آبان 1399 زمان : 8:26

با طلاق شما ممکن است کاشانه، فرصت بودن با کودکان، خویشاوندن همسر، خانواده گسترده و حتی دوستانتان را از دست بدهید. طلاق زیان های اجتناب ناپذیری مانند تنهایی، تغییر سبک زندگی، تجسم نکردن آرزوها و خاطرات گذشته به همراه دارد. طلاق ممکن است مهاجرت به شهر دیگر، تغییر شغل یا تحصیل و یا استخدام فردی برای ادراه منزل را در بر گیرد. جدایی از همسری که راضی به طلاق نیست یا متارکه کرده است، سخت تر است. این وضع اعتماد به نفستان را نابود می کند به ویژه اگر غیر منتظره باشد یا همسرتان به دلیل دوست داشتن فرد دیگری متارکه کرده است. معمولاً از بی هویتی در یک زن یا شوهر یا شاید مثلاً پدر یا مادر صحبتی به میان نیامده است. برای تغییر و رهایی موفقیت آمیز می بایست هر فقدانی یک سوگ تلقی شود. بسیاری از آثار اندوهناک از طلاق فیزیکی و شرعی پیشی می گیرند و راه را هموار می کنند.


طلاق: بایدها و نباید ها
بهتر است مراحل کوبلر راس را به عنوان انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش را در این زمینه بشناسیم. ترس که در آن هیجان نافذ گاهاً در گذری است، ذکر نشده است. همه این تغییرات استرس زا محسوب می شوند. مواجهه ناخواسته با اینها موجب اضطراب می شود. از این رو، بسیاری از عناصر مهم زندگی این اشخاص به یک آن تحول می یابند که در بین آنها استرس وحشتناک است. با جدایی بارها و بارها خاطرات و غم های مرتبط با گذشته از قبیل سقط جنین، مرگ، مهاجرت یا طلاق والدین زنده می شوند. لذا، یک مرد وقتی که پسرش چهار ساله می شود به یاد گذشته و پدرش می افتد که در چهارسالگی او را از دست داده؛ او نه تنها جداشده است بلکه، تغییر مکان نیز داده است؛ ضمن اینکه که خواهان رجوع به وضع سابق است. اما نزدیکی به همسر سابق یک انگیزه خودخواسته نیست. خاطرات گذشته ی ترک پدرش و پیش بینی خدشه دارشدن اعتبار آرمانی پدرش به واسطه رویارویی با نیازهای پسرش برایش دردناک است.
بسیاری از اوقات، هر دو فقدان قبل و عدم جدایی از پدر یا مادر وجود دارد، به عنوان مثال، زنانی که پس از مرگ پدرشان ارتباط نزدیکی با مادرشان داشته اند، برای چنین همسرانی خطر فقدان سخت و طاقت فرسا است. او هنوز در غم از دست دادن پدرش است و از نظر هیجانی نتوانسته از مادرش جدا شود. جدایی از همسر در این حالت تقریباً غیر ممکن است. او مشاجره می کند و به نشست راضی نمی شود بلکه طلاق را به عقب بیندازد، شاید بدان وسیله از اندوه ناشی از آن، احساس تنهایی، پوچی و رهایی جلوگیری کند. در چنین مواردی، عصبانیت منجر به جدایی می شود، اما؛ دعواهای پی در پی روشی برای تداوم ارتباط است. اغلب همسران بین جدایی و دلبستگی در نوسان هستند؛ گاهی اوقات، نخست مطیع اند، سپس مقاومت می کنند. آنها نمی توانند باهم کنار بیایند بدون احساس اینکه با این کار آنها در حال از دست دادن بخشی از وجود خود می باشند. مثلاً هر چیزی پذیرفتنی و ممکن است فقط با یک قلم جنس ناچیز، یک قطعه موسیقی یا بزرگداشت شب یلدا.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-بعد از طلاق؛ رهایی و تغییر

با طلاق شما ممکن است کاشانه، فرصت بودن با کودکان، خویشاوندن همسر، خانواده گسترده و حتی دوستانتان را از دست بدهید. طلاق زیان های اجتناب ناپذیری مانند تنهایی، تغییر سبک زندگی، تجسم نکردن آرزوها و خاطرات گذشته به همراه دارد. طلاق ممکن است مهاجرت به شهر دیگر، تغییر شغل یا تحصیل و یا استخدام فردی برای ادراه منزل را در بر گیرد. جدایی از همسری که راضی به طلاق نیست یا متارکه کرده است، سخت تر است. این وضع اعتماد به نفستان را نابود می کند به ویژه اگر غیر منتظره باشد یا همسرتان به دلیل دوست داشتن فرد دیگری متارکه کرده است. معمولاً از بی هویتی در یک زن یا شوهر یا شاید مثلاً پدر یا مادر صحبتی به میان نیامده است. برای تغییر و رهایی موفقیت آمیز می بایست هر فقدانی یک سوگ تلقی شود. بسیاری از آثار اندوهناک از طلاق فیزیکی و شرعی پیشی می گیرند و راه را هموار می کنند.


طلاق: بایدها و نباید ها
بهتر است مراحل کوبلر راس را به عنوان انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش را در این زمینه بشناسیم. ترس که در آن هیجان نافذ گاهاً در گذری است، ذکر نشده است. همه این تغییرات استرس زا محسوب می شوند. مواجهه ناخواسته با اینها موجب اضطراب می شود. از این رو، بسیاری از عناصر مهم زندگی این اشخاص به یک آن تحول می یابند که در بین آنها استرس وحشتناک است. با جدایی بارها و بارها خاطرات و غم های مرتبط با گذشته از قبیل سقط جنین، مرگ، مهاجرت یا طلاق والدین زنده می شوند. لذا، یک مرد وقتی که پسرش چهار ساله می شود به یاد گذشته و پدرش می افتد که در چهارسالگی او را از دست داده؛ او نه تنها جداشده است بلکه، تغییر مکان نیز داده است؛ ضمن اینکه که خواهان رجوع به وضع سابق است. اما نزدیکی به همسر سابق یک انگیزه خودخواسته نیست. خاطرات گذشته ی ترک پدرش و پیش بینی خدشه دارشدن اعتبار آرمانی پدرش به واسطه رویارویی با نیازهای پسرش برایش دردناک است.
بسیاری از اوقات، هر دو فقدان قبل و عدم جدایی از پدر یا مادر وجود دارد، به عنوان مثال، زنانی که پس از مرگ پدرشان ارتباط نزدیکی با مادرشان داشته اند، برای چنین همسرانی خطر فقدان سخت و طاقت فرسا است. او هنوز در غم از دست دادن پدرش است و از نظر هیجانی نتوانسته از مادرش جدا شود. جدایی از همسر در این حالت تقریباً غیر ممکن است. او مشاجره می کند و به نشست راضی نمی شود بلکه طلاق را به عقب بیندازد، شاید بدان وسیله از اندوه ناشی از آن، احساس تنهایی، پوچی و رهایی جلوگیری کند. در چنین مواردی، عصبانیت منجر به جدایی می شود، اما؛ دعواهای پی در پی روشی برای تداوم ارتباط است. اغلب همسران بین جدایی و دلبستگی در نوسان هستند؛ گاهی اوقات، نخست مطیع اند، سپس مقاومت می کنند. آنها نمی توانند باهم کنار بیایند بدون احساس اینکه با این کار آنها در حال از دست دادن بخشی از وجود خود می باشند. مثلاً هر چیزی پذیرفتنی و ممکن است فقط با یک قلم جنس ناچیز، یک قطعه موسیقی یا بزرگداشت شب یلدا.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-بعد از طلاق؛ رهایی و تغییر

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 42

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1801
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 22
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7634
  • بازدید ماه : 39140
  • بازدید سال : 1661184
  • بازدید کلی : 8795702
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی