loading...

eshghozendegi

eshghozendegi

بازدید : 61
يکشنبه 18 تير 1402 زمان : 0:43

نگرانی در مورد استفاده از داروهای در دسترس، سوءمصرف الکل، رانندگی در حال مستی، نگرانی از سیگار کشیدن و پک زدن پیپ در اماکن عمومی. مجبور کردن کودکان به سخت کوشی برای موفقیت در تحصیل و ورزش. مهیا کردن حمایت های خانگی و مالی. اهمیت به نمرات و کارهای تحصیلی. وادارکردن آنها به سالم خوردن و رفتن به کلیسا و عبادت گاه ها یا صرفاَ بریدن از دیگران و بیرون رفتن… لیست کردن مواردی از این قبیل به منظور تمرکز والدین بر آنها کاری طولانی و زمان بر است.

انسان دارای نیازهای هیجانی، نیازهای فیزیکی و نیازهای سبک زندگی است. بعلاوه تکنولوژی، کار والدین را سخت تر کرده است، کودکان پای تلویزیون نمی نشینند تا به والدین خود نشان دهند که نگاه نمی کنند در حالی که به سمت گوشی های خود روانه می شوند تا به منابع و اطلاعات در یوتیوپ دسترسی پیدا کنند و به طور مداوم راههای جدید متصل شدن را یاد می گیرند طوری که والدین در این مورد با کودکان خود دچار مشکل می شوند.

این افکار خیال بافی شما نیست. فرزندپروری سخت تر شده است. وقتی به فرزندپروری می اندیشید شما ممکن است به همه موارد لیست شده در بالا فکر کنید اما یک جنبه اضافی را به جعبه ابزار”کارهای مورد تمرکز” اضافه کنید، به کودکان خود برقراری تعادل بین قوی بودن و دفاع از خود و باورهای خود و در عین حال مهربان بودن را یاد دهیم.

ممکن است القای گسستگی به نظر برسد مانند “فقط قوی بمان” و”آدم های خوب جا نمی زنند” برخی از این مثال ها هستند، اما آموزش به کودکان در دنیایی که به نظر می رسد روز به روز طردشدگی در آن بیشتر و بیشتر شود ممکن است تنها راه کمک به کودکان برای بقاء و پیشبرد زندگی های آنها باشد.

قوی شدن:

قوی بودن به معنای قلدری نیست. در حقیقت شخص واقعاً قوی دارای جوهره درونی به امکان مقاومت در برابر هر آنچه زندگی پیش روی آنها قرار می دهد مانند قلدری و تحقیر دست می یابند.

افراد قوی اطمینانی درونی را در خود پرورانده اند که به آنها امکان می دهد تا باور کنند هر آنچه در زندگی رخ می دهد مهم نیست. اصولی که والدین می توانند به کودکان خود برای قوی بودن اما نه سرکوب کردن بیاموزند چه می باشند؟

به آنها یاد دهید راه اندازهای رفتار خود را بشناسند و هرآنچه آنها را غمگین می کند را بشناسندو یا آنها را در بازی خود راه ندهند. چرا این ها را یاد بگیرند؟ زیرا هر چه فرد بیشتر در مورد محرک ها بداند زودتر می تواند فرصت مواجهه با آنها به شکل مستقیم تر و عقلایی را بیابد. هر چه شما بیشتر غمگین شوید احتمال بیشتری در رسیدن به حد انفجار و یا در خود فرو رفتن وجود دارد.
زبان صریح و غیر خشونتی را تمرین کنید. به جای گفتن “ازت متنفرم” بگویید”من خیلی حالم بد می شود وقتی از من درخواست انجام کاری را می کنی و دوست ندارم انجام دهم”. به آنها کمک کنید واکنش های خود را بسنجند و اظهارنظرهای خود را با رفتارهای خود نه اشخاص، مرتبط سازند.
نکته: به عنوان یک بزرگسال بسیار مهم است که این رفتار را نیز الگوسازی کنید.

ایستادگی کردن برای خواسته. به آنها کمک کنید چیزی که می خواهند و به آن باور دارند را به دست آورند. به آنها امکان پیشقدم شدن را بدهید، برای تمجید از کسی به خاطر کار مهمش نامه بنویسند، به آنها در مورد آنچه در پیرامون آنها رخ می دهد آموزش دهید (بله، حتی خردسالان نیز می توانند اهمیت محیط و دنیای خود را یاد بگیرند). هر چه بیشتر آنها مجهز به درونگاهی برای ایستادگی برای خواسته خود باشند به احتمال کمتری آنها برای همه چیز به هم می ریزند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آموزش قوی بودن و مهربان بودن به کودکان

بازدید : 61
چهارشنبه 24 خرداد 1402 زمان : 17:51

تنبیه صحیح کودک:کودک باید انقدر از پدرومادر خوبی ومحبت دیده باشد.

که اخم کردن آنها برایش سخت باشد و همین اخم او راتنبیه کند.

والدینی که دائم کودک را دعوا میکنند اخمشان هم تاثیری ندارد.

شماره های تماس 01

منبع: کودک و نوجوان

نوشته های مرتبط:
کودک خشونت را از والدین الگو میگیرد
هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید
در حضور کودکان دعوا نکنید
کودک خود را هیچ وقت شتاب زده از خواب بیدار نکنید
مشاور کودک : بي توجهي فعال
آسیب اجتماعی با نام کودک آزاری

منبع:مرکز مشاوره-تنبیه صحیح کودک

بازدید : 40
دوشنبه 22 خرداد 1402 زمان : 22:24

آیا به نظر می‌آید کودکان شما درخواست‌هایتان را نمی‌شنوند؟ اگر این‌طور است، به خاطر ضعف شنوایی آنها نیست، بلکه نشانه بی‌توجهی آنها به حرف‌های شما است. آنها تا هنگامی که صدایتان به حدی بلند شود که احساس کنند خیلی جدی هستید به این کار ادامه می‌دهند.

رفع این مشکل دو جزء ضروری را می‌طلبد: والدین باید چیزی را بگویند که هدفی از آن دارند و سپس آن مطالب را جدی بگیرند. پس کلمات خود را با دقت انتخاب کنید، سپس آنها را با صداقت، و محکم به کودکان انتقال دهید. کودک شما به زودی یاد خواهد گرفت که در اولین لحظه‌ای که شروع به صحبت می‌کنید، به شما گوش فرار دهد. برای نیل به این منظور به نکات زیر توجه کنید:

۱- مجبورش کنید به چشم‌هایتان نگاه کند

از آنجایی که حواس کودکان به آسانی پرت می‌شود، اطمینان حاصل کنید که هنگام صحبت کردن، به شما نگاه می‌کنند. شاید این مهم‌ترین عامل در پیروی کودک از دستورات یا گوش دادن به شما باشد. نشان دهید که منظور شما از تلاقی نگاه چیست. این روش را از طریق یک بازی به کودک بیاموزید: چند متر دورتر از هم بنشینید و به چشم‌های هم نگاه کنید، هر کس زودتر به اطراف نگاه کند، بازنده است.

اگر کودکتان از نگاه کردن به چشمان شما می‌ترسد یا احساس راحتی نمی‌کند، به او بیاموزید تا به دهان یا تمام صورت شما نگاه کند.

گاهی برای جلب توجه یک کودک لازم است تماس جسمی با او داشته باشید. به آرامی دستتان را روی شانه‌اش بگذارید یا در صورت لزوم، دو تا دستتان را روی شانه‌هایش قرار دهید و با ملایمت صورتش را به طرف خود نگاه دارید. فقط گاهی از این روش استفاده کنید و بکوشید به استفاده از آن عادت نکنید. برای کودکان بزرگ‌تر هر چیزی بیش از یک اشاره کوچک با دست بر شانه‌اش، ممکن است به جای جلب توجه، به یک رویارویی بدون ثمر بینجامد.

وقتی کودک هنگام صحبت کردن به شما نگاه می‌کند، برای این کار او را تشویق کنید و بگذارید بداند که از او راضی هستید. بعدها در صورتی که علاوه بر نگاه کردن به شما، از دستورات نیز پیروی کرد، او را تحسین کنید.

۲- آرام ولی محکم صحبت کنید

اگر معمولا هنگامی که کاری از کودکتان می‌خواهید صدایتان را بلند می‌کنید، کودک می‌آموزد تا هنگامی که صدایتان را به حداکثر نرسانده‌اید، به شما بی‌توجهی کند. اگر متوجه شدید که صدایتان لحظه به لحظه بلندتر می‌شود، صبر کنید، یک نفس عمیق بکشید، به چشم‌های کودک خیره شوید، با آهستگی و بسیار شمرده سخن بگویید. بگویید، «اندی (با یک مکث بین هر کلمه در حالی که به هم نگاه می‌کنید)، من…. ازت…. می‌خوام…. لباس‌هات رو…. همین حالا…. جمع کنی…. و توی…. کمد…. بگذاری.»

۳- از جملات پرسشی اجتناب کنید

وقتی به کودکتان می‌گویید «چطور لباس‌هات رو جمع کنی؟» اگر پاسخ دهد، «حالا نه!» متعجب نشوید. اگر بگویید «می‌آیی حالا ظرف‌ها رو تمیز کنیم؟»، این فرصت را به او داده‌اید تا بگوید، «نمی‌آم.» اگر در مورد چیزی که می‌خواهید کودکتان انجام دهد سوالی در ذهن ندارید، از جملات قاطع استفاده کنید تا دقیقا بداند چه کار باید بکند و به علاوه آن را چه موقع، کجا و چگونه انجام دهد.

۴- با جملات ساده صحبت کنید

از کلماتی که کودکتان آنها را نمی‌فهمد استفاده نکنید. ساده و روشن حرف بزنید. پرچانگی نکنید. دستورات و توضیحات طولانی ممکن است باعث فراموش شدن بخش‌های اصلی صحبتتان شود. نوجوانان برای به یاد آوردن سرنخ‌های اطلاعات شفاهی، توانایی محدودی دارند. گفتگوهای کوتاه و ساده، همراه با یک عکس‌العمل طبیعی بهتر از یک سخنرانی طولانی، درک و به خاطر سپرده می‌شود. به جای ادامه گفتگو در مورد مسئولیت، ارزش پول و اصول اخلاق، وضعیت را برای کودک روشن کنید: «یا همین حالا از دوچرخه‌سواری دست می‌کشی، یا یک هفته حق سوار شدن نداری.»

۵- احساستان را به کودک بگویید

بدون آن که به‌طور مستقیم از کودک انتقاد کنید، به او بگویید که در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال، «به خاطر این که خودت توالت رو تمیز نمی‌کنی، واقعا ناراحتم.» یا، «وقتی به موقع خونه نمی‌آی واقعا نگران می‌شم». اگر از جملاتی استفاده کنید که به جای کودک به خودتان اشاره کند، می‌توانید از انتقاد، سرزنش یا حمله کردن به کودک بپرهیزید، همچنان احساسات را به‌طور موثری بیان کنید.

چگونه از روش‌های کسب آرامش استفاده کنیم (یا چگونه خونسرد باشیم)

افزاد بالغ دوران کودکی را به عنوان یک دوره خالی از تشویش به یاد می‌آورند. دوره‌ای خالی از مسئولیت، نگرانی یا مشکل. ولی کودکان دنیار امروز از جهات گوناگونی تحت فشارهای سختی قرار دارند. آنها مجبورند چیزهای متفاوتی نظیر خواندن و حساب کردن را حتی قبل از ورود به دبستان بیاموزند. کودکان می‌دانند که از آنها انتظار می‌رود تا دبیرستان را تمام کنند و وارد دانشگاه شوند. آنها اغلب مجبورند تنش‌های طلاق، اشتغال والدین، نگرانی‌های روزانه، یا ساعت‌های تنهایی در خانه را تحمل کنند. خطر جنگ هسته‌ای، ربوده شدن توسط دزدان بچه و قتل، توسط والدین و اطرافیان به کودکان ابراز می‌شوند.

تنش‌های دنیای کودکان ممکن است به صورت نشانه‌های فیزیکی نظیر بی‌خوابی، سردرد ناشی از فشار عصبی، خیس کردن رختخواب در شب، یا ناراحتی‌های گوارشی عصبی خودنمایی کنند. یا ممکن است به صورت تظاهرات احساسی نظیر عصبانیت، پس زدن و ترس مشخص شوند. این تظاهرات را می‌توان به عنوان یک مشکل تربیتی تفسیر کرد. به عنوان یک پدر یا مادر می‌توانید روش‌های کنترل تنش را بیاموزید. این روش‌ها به شما و کودک کمک می‌کنند تا بر اضطراب چیره شوید.

ما به والدین و کودکان راه‌های حفظ آرامش را می‌آموزیم و از طریق تجربه شخصی و حرفه‌ای می‌دانیم که آموزش روش‌های کاهش تنش، در زندگی شما و کودکتان تغییرات مطلوبی ایجاد خواهد کرد. آموختن این روش‌ها به تمرین نیاز دارد، پس برای آموختن آنها زمان صرف کنید. مطمئن باشید که به زحمتش می‌ارزد. برنامه ما و متن‌هایی را که در آخر این بخش پیشنهاد شده‌اند، امتحان کنید. به دستوراتی که دکتر چارلز استروبل برای والدین و کودکان طراحی کرده است، توجه کنید.

۱- واکنش‌های تنش را تشخیص دهید. مایکل هر روز پس از مدرسه دچار سردرد می‌شود. شری به خاطر چیزهای بی‌اهمیت عصبانی می‌شود. جان هر روز صبح با دل درد از خواب بیدار می‌شود. اَمی به سختی به خواب می‌رود. اگر همه این مشکلات را نشانه‌های اضطراب و شرایط تنش‌زا بدانیم، حدس خوبی زده‌ایم.

فهرست زیر می‌تواند به شما کمک کند تا برخی از تظاهرات فیزیولوژیک و رفتاری تنش‌زا را تشخیص دهید. به خاطر داشته باشید که این نشانه‌ها می‌توانند ناشی از مشکلات جسمی باشند، بنابراین، قبل از آن که یک نشانه پایا را به عنوان یک اثر فیزیولوژیک تصور کنید، آن را با پزشکتان در میان بگذارید. گاهی از این نشانه‌ها برای کسب توجه یا در رفتن از زیر بار تکالیف استفاده می‌شود.

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودک خوب :روش صحبت با کودک

بازدید : 36
جمعه 12 اسفند 1401 زمان : 20:51

مسئولیت پذیری در کودکان نگرانی اصلی والدین می باشد، کودکان مسئولیت های خود را زمانی به درستی انجام می دهند که هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاص و معیین شده ای داشته باشند. نه اینگونه که پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای معین کنند.

تکنیک های مسئولیت پذیری کودکان
یکی از مسائل مهمی که در بخش تربیت کودک بیان می شود؛ این است که از چه دوره ای میتوانیم انتظار انجام مسئولیت از کودکان را داشته باشیم.

به عبارت دیگر؛ چه موقع می توانیم مسئولیت انجام کاری را به عهده کودکان مان قرار بدهیم و انتظار انجام آن کار را از کودک داشته باشیم . در هنگامی که والدین بیش از حد نیاز به برطرف کردن نیاز های کودک می پردازند و سبب به عقب انداختن انجام کار توسط کودکان می شوند، بسیار حائز اهمیت می باشد.

زیرا اگر فرزند شما در طول سال های متوالی رشد و تحول خود ؛ هیچ گاه متوجه وظایف و مسئولیت هایی که در چارچوب خانواده دارد نشود ؛ کاملا روشن است که در دوران بزرگسالی به وظایف و مسئولیت های خود اهمیت چندانی نمی دهد.

مسئولیت پذیری نقش بسزایی در موفقیت انسان دارد و مشخص کردن احساس مسئولیت امری ذاتی نیست، بلکه این خصوصیت در بافت خانواده و رابطه های اجتماعی و تعاملاتی که فرد با دیگر افراد دارد، امکان رشد پیدا می کند و و پدر و مادر در این زمینه نقش محوری را در منتقل کردن روحیه ای مسئولانه به فرزندان خود دارند.

۱-به فرزندان خود نشان دهید که زندگی مستقلی دارند.
زمان هایی را برای انجام این کار به خودتان اختصاص بدهید. والدینی که یک زندگی مجزا از فرزندانشان ندارند به فرزندانشان می آموزند که دنیا تنها در اطراف آن ها می چرخد.

مهم است که همان ابتدا به کودک آموخته شود که بعضی مواقع پدرش میل به مطالعه دارد و نمی تواند با او بازی کند. نیاز های فرزندانتان را مهیا کنید و سپس در حالی که به نیاز های خودتان رسیدگی می کنید، کودک را ملزم کنید که بعضی از نیاز هایش را خودش برآورده کند. در حالی که مجزا بودن خود را حفظ می کنید با ناکامی بودن او همدلی کنید.

۲-شرایط را برای عبور از بازی به مسئولیت مهیا کنید .
اگرچه فعالیت های ساده فرزند نوپا شما، اکثرأ به مرور باعث افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود، اما این طور نیست که کودک هر گاه که راه رفتن را آغاز کرد شروع به انجام کار هم بکند. در زندگی ابتدایی کودک معمولا پذیرفتن مسئولیت، با بازی توأم می باشد.

عامل مهمی که سبب افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود ” بازی کردن ” می باشد. پدر و مادر بعدأ ناچار خواهند شد تا بین بازی کردن کودکان و کار آن ها تعادلی برقرار کنند با این وجود که فرایند ها و مهارت هایی در بازی کردن وجود دارد که به کودک آموخته می شود، ولی باید به مرور زمان کودکان را به فعالیت هایی به جز بازی کردن ملزم کنید.

لازمه ی ایجاد مسئولیت، مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت می باشد. کودک ابتدا اسباب بازی هایش را به عنوان سرگرمی جمع کرده سپس برای آنکه به مادر کمک کند آن ها را مرتب می کند، کمی بعد از این زمان به علت آن که از بزرگتر ها حرف شنویی داشته این عمل را انجام می دهد و در نهایت چون کودک خودش را برای جمع کردن اسباب بازی هایش مسئول می داند، شروع به کار می کند.

مهارت پدر و مادر و مربی ها در این است که مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت را به گونه ای انجام دهند که کودکان بتوانند به راحتی حس احساس مسئولیت نسبت به خود و اطرافیانشان داشته باشند و بتوانند آن را تکامل بخشند. در این صورت، ابتدا برای فرزند خود در راستای مسئولیت های بعدی او بازی هایی را طراحی کنید.

سپس، بین بازی و مسئولیت فرزند خود تعادلی را متناسب با سنش ایجاد کنید. در اوایل کودکی، اکثرا کودک وقت خود را به بازی کردن صرف می کند، اما باید بتدریج شرایطی فراهم شود که فرزند شما زمانی را برای انجام اموری که چندان هم برایش جالب نیستند بگذار . البته باید تعادل حفظ شود و در سنین کمتر از دبستان ؛ کودک باید بیشتر زمان خود را صرف بازی کند.


مسئولیت پذیری در کودکان
۳-تفاوت بین دشوار و من نمی توانم
حالت دیگری از یادگیری قبول مسئولیت پذیری در کودکان در قبال وظیفه های خود، این است که فرزند شما بر قادر نبودن یا راحت نبودن درک داشته باشد.

کودک معمولا این دو را یکی می داند در نهایت فکر می کند که توانایی انجام کاری که برایش خوشایند نیست را ندارد . پس از آنجا که کار دشوار را نمی تواند انجام دهد، به فرد دیگری نیاز دارد که آن را انجام دهد و معمولا آن فرد مورد نظر یا پدر می باشد یا مادر .

این نوع تفکر مانع از یادگیری موضوع می باشد که زندگی و مشکلات کودک مسئولیت و وظیفه خودش است نه فرد دیگری ست. کودک چون خیلی برایش مشکل است یا از کار دشوار شانه خالی می کند به دنبال راه هایی دیگر برای فرار از آن کار یا انجام ناقص آن می گردد.

کودک باید از سنین پایین عادت کند که بعضی از کارها خوشایند و لذت بخش نیستند و سختی هایی دارند. کودکان باید تفاوت میان اینکه کاری که برایشان مشکل است و سختی دارد با کاری که توانایی انجام آن را ندارند متوجه بشوند و نباید کار را رها کنند تنها به صرف اینکه لذت بخش نیست.

می توان یکی از ضعف های تربیتی بیشتر والدین امروزی را اینگونه بیان کرد که اجازه سختی کشیدن به کودکان خود را نمی دهند و مرتب سعی دارند که آنچه را که مورد علاقه فرزند است را بدون هیچ گونه سختی و رنجی در اختیار کودک گذاشته و او را از اینکه سختی های زندگی را تجربه کند غافل می کنند، در حالی که کودک باید با سختی ها و رنج های طبیعی زندگی آشنا شود و در اکثر اوقات این مشکلات و سختی ها تجربه ساز برای کودکان شوند و سبب افزایش حس با کفایت بودن و ارزشمندی در آن ها می شوند.

۴-مسئولیت اعضای خانواده را مشخص کنید
کودکان با افزایش سنشان زمانی مسئولیت های خود را به درستی انجام می دهند که از قبل در خانواده شان برای هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاصی تحت شرایط عادلانه مشخص شده و مورد تأیید اعضا واقع شده باشد نه اینکه پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای مشخص کنند .

ضروری است که قبل از آن که به فرزندان خود مسئولیتی واگذار کنید، آن ها در مورد موضوع توجیه شده باشند. یکی از مناسب ترین روش ها برای این امر داشتن جلسات خانوادگی است، در اینگونه جلسات مسئولیت هایی که برای خانواده نیاز است مورد بحث قرار می گیرند و برای هر فرد مسئولتی مشخص می شود.

در ابتدای جلسه می توانید با بیان مثالی از کندوی عسل و یا لانه ی مورچه ها، برای کودک توضیح دهیم که دلیل تقسیم کار چیست و علت مشارکت همه ی اعضای خانواده در کار ها چیست. جلسات خانوادگی باعث می شود که حس متحد بودن را به اعضای خانواده بدهد و اینکه با یکدیگر به سمت هدف هایی مشترک در حرکت هستند و هرکس بخشی از کار را در این حرکت پیش می برد.

در این جلسه ها می توان با توجه به توان هر عضو از خانواده ، مسئولیت هایی را که مرتبط با خانواده و اهداف آن است تقسیم کرد. هر یک از کودکان، مسئولیت های خود را داوطلبانه انتخاب کنند یا اینکه مسئولیت هر کسی با قرعه کشی مشخص شود، همچنین می توان به صورت هفتگی مسئولیت های هر فرد را تغییر داد.

در نظر داشته باشید که مدت زمان مسئولیت هر فرد حداقل یک هفته باشد. زیرا در این صورت میان کودکان تنش هایی ایجاد خواهد شد و همچنین در این جلسه ها در مورد اینکه اگر افراد به مسئولیت های خود عمل نکنند و چه چیزی پیش خواهد آمد نیز بحث کنید.

۵- در زمان تصمیم گیری، بر مسئولیت فردی تأکید داشته باشید
کودکان شما وقتی که فرصت تصمیم گیری را در اختیار دارند باید نتایج تصمیم خود را قبول داشته باشند و مقصر دانستن بقیه معنا ندارد. البته هر کسی خودش می تواند برای تصمیم گیری منابع را توسعه دهد و از روش هایی مانند مشورت کردن استفاده کند تا با خطای کمتری مواجه شود. امام علی (ع) فرموده اند : « با صاحبان عقل ها مشورت کن تا از پشیمانی و لغزش ها ایمن گردی ». ( غررالحکم و در الکلم ص ۴۴۲ )

منبع:کانون مشاوران ایران-افزایش مسئولیت پذیری در کودکان | ۱۳ راه قطعی

بازدید : 58
چهارشنبه 14 دی 1401 زمان : 10:15

دروس ضروری برای شروع آموزش به کودکان بسیار خردسال- و چگونگی انجام آن

به عنوان والدین، مهارت های بسیاری وجود دارد که ما نیاز داریم و می خواهیم که به کودکانمان آموزش دهیم. اغلب ما بر موارد پایه ای مانند آموزش دادن به کودک که چگونه به تنهایی خودش غذا بخورد و یا لباس بپوشد، چگونه بند کفشش را ببندد، چگونه حساب کند، بخواند و یا بنویسد شروع می کنیم. با این همه، مهارت های پایه ای وجود دارند که برای کودکان ما ضروری هستند تا بتوانند هر چه بیشتر مستقل شوند. اما همانگونه که ناتالیا دنیلز، روانشناس کودک، مطرح می کند، همانطور که ما به کودکانمان مهارت های عملی را یاد می دهیم، ممکن است دیگر مهارت هایی را که به همان اندازه از اهمیت برخوردارند را فراموش کنیم مانند هوش عاطفی. “کودکان همواره به همراه همدلی، عطوفت و مهربانی متولد نمی شوند. این مهارت ها بایستی به آنها یاد داده شود، پرورانده شود و رشد داده شوند. دنیلز همچنین می گوید که ما می توانیم بذر این مهرات ها را هر چه زودتر در زمان نوزادی در آنها بکاریم.

برای شروع دنیلز پیشنهاد می کند که به کودکان کمک کنیم تا برای احساسات خود عناوینی انتخاب کنند (از کم تا زیاد)و به آنها یاد دهیم چگونه اعمالشان بر دیگران تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، شما ممکن است بگویید: “هر زمانی که اسباب بازی هایت را با دوستت به اشتراک بگذاری، او را خیلی خوشحال کرده ای” یا “زمانی که تو آن اسباب بازی را از او می گیری، ممکن است ناراحت شود”. سوم اینکه، به علت اینکه کمک به دیگران روشی قدرتمند برای ایجاد مهربانی است، به کودک خود یاد دهید تا کارهایی مانند نگهداشتن در برای دیگران و کمک به خواهر و برادرهایشان را انجام دهند. در ذیل شما دروس ضروری دیگری برای شروع آموزش به کودک خود، از همین الان می توانید ببینید و همچنین جزئیاتی در مورد نحوه ی انجام آن.

به کودک خود یاد دهید که او توانمند با صلاحیت است. به فرزند خود اجازه دهید تا کارهای بیشتری را خودش به تنهایی انجام دهد. دکتر جان دلفی، یک روانشناس بالینی و نویسنده ی کتاب”پدر و مادر در دسترس” و همچنین تهیه کننده پادکست “بهتر” به همکاری همسرش، می گوید این به این علت است که هر چه شما کار کمتری برای آنها انجام دهید، آنها به همان اندازه بیشتر یاد می گیرند که خمیرمایه شان چیست.

“این هدیه هم ارزشمند و هم قابل تعویض است. کودکان حس صلاحیت و شایستگی را تا آخر عمر حفظ خواهند کرد. دلفی والدین را به ، به چالش کشاندن کودکان برای انجام چیزهایی که به طور معمول انجام نمی دهند، تشویق کرده است- مانند انجام کارهای خشک شویی، شست و شوی ظروف، مشارکت در مکالمات بزرگترها در مورد سیاست و یا مذهب، حل مشکلات کامپیوتری و حتی کمک به تعمیر موتور یک ماشین. “آنها را به این فضاها دعوت کنید. شما از آنچه که قادر هستند انجام دهند، شگفت زده خواهید شد”.

ناتالیا ون ریکورت، MSW، ACC، یک مددکار اجتماعی و مربی دوره های زندگی که در مربی گری ADHD و خانواده متخصص است گفته است که به کودکان خود یاد دهید احساسات خود را بفهمند و با آن کنار بیایند. والدین اغلب به کودکان خود می گویند آرام باش، درست رفتار کن یا بهتر رفتار کن و وقتی که کودکان به طرز اجتناب ناپذیری این کارها را انجام نمی دهند، خسته و دلسرد می شوند. “آنچه که کودکانتان به شما نمی گویند این است که آنها در مورد این که این چیزها واقعا به چه مفهومی هستند، هیچ ذهنیتی ندارند، چه برسد به اینکه این کارها را به مرحله ی عمل برسانند”. دوباره، به کودکتان لغاتی برای احساساتشان بددهی. اگر انها شروع به برون ریزی کنند، روی دو زانوی خود نشسته و به آنها بگویید “من می توانم ببینم که تو واقعا خسته هستی” یا “من می دانم که جدا ناامید شده ای” یک نمودار احساسات را زمانی که آرام هستند با آنها مرور کنید.

جنین هالوران، یک مشاور بهداشت روانی و بنیانگذار مهرات های مقابله برای کودکان، همچنین بر اهمیت آموزش در مورد احساسات تاکید می کند. کودکانتان را تشویق کنید تا تشخیص دهند که چه زمانی احساس شادی، و یا غم دارند “چه چیزی باعث وشحالی تو می شود؟ زمانی که چنین حسی داریف بدنت چه احساسی دارد؟ چهره ات چگونه می شود؟”. هالورن، نویسنده کتاب کار مهارت های مقابله برای کودکان، همچنین گفته است که مطالعه کردن و تماشای تلویزیون فرصت های خوبی برای شناسایی احساسات هستند. ممکن است شما سوالاتی نظیر این بپرسید: “به نظر تو زمانی که این اتفاق افتاد، الینا چه احساسی داشت؟ اگر این اتفاق برای تو می افتاد چه حسی به تو دست می داد؟ در مورد چهره و بدن کوانتین چه فکری می کنی؟ در مورد احساسات او چه فکری می کنی؟”. به کودک خود مهرات های مقابله را آموزش دهید. اقدامات مختلفی را بر روی نمودار و کارت های فهرست قرار دهید به طوری که کودکتان اینها را آرامش بخش و یا لذت بخش بداند مانند انجام کارهای پرشی، یک برنامه تفریحی کوتاه، بازی با حیوانات خانگی، بیرون رفتن و گوش دادن به موسیقی. “زمانی که حس می کنید کودکتان زیاد از حد تحت تاثیر قرار گرفته و آشفته شد، او را ملزم کنید تا یک مهارت مقابله را برای بکارگیری انتخاب کند.

زمانی که کودکتان دچار آشفتگی می شود، ون ریکورت پیشنهاد می کند که بر آن چیزی که رفتارشان منتقل می کند و یا مهارتی که آنها کم دارندف تمرکز کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما از آنها می خواهید تا اسباب بازی هایشان را تمیز کنند، ناراحت می شوند. شاید علت این است که آنها با انجام چنین کار بزرگی مواجه شده اند و هیچ سر نخی ندارند که چگونه می بایست شروع به این کار کنند.

اگر کودکتان کمی بزرگ تر است، می توانید با او در مورد این که چه چیزی باعث سختی تمیزکاری می شود و این که چه کاری ممکن است برای آسان تر کردن آن انجام داد، می توانید صحبت کنید و همچنین شما می توانید تقسیم کارها را به گام های کوچک تر مانند تمیزکاری قطعات در ابتدا و سپس جمع و جور کردن وسایل هنری را برای او مدلسازی کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-نکات مهم برای تدریس به کودکان

بازدید : 37
يکشنبه 29 آبان 1401 زمان : 12:44

عوارض نوروفیدبک در کودکان، نوروفیدبک مغز را تقویت می کند و به مغز می آموزد که چگونه خود را تنظیم کند تا فرد بتواند تمرکز کند، آرام باشد و یاد بگیرد. بدون تنظیم سیستم عصبی، فرد نمی تواند توجه کند، بیاموزد یا اقدامی موثر و بهینه انجام دهد.
نوروفیدبک به طور ایمن و موثر تغییرات پایداری را در طول زمان در مغز ایجاد می‌کند، زیرا فعالیت امواج مغزی را بررسی می کند تا به حالت پاراسمپاتیک آرام و متمرکز برود، و این چیزی است که ما برای فرزندانمان می‌خواهیم.

هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش مغز و بدنی سالم داشته باشد تا بتواند دائماً احساس خوبی داشته و به خودش اطمینان داشته باشد. بچه ها وقتی اعتماد به نفس ندارند، نمی توانند در زندگی به موفقیت برسند، چه از نظر تحصیلی و چه از نظر اجتماعی.

نوروفیدبک چیست و چگونه کمک می کند؟
نوروفیدبک حدود سی سال است که مورد استفاده قرار می گیرد، اما در سال های اخیر بیش از قبل شناخته شده است. این روش بر اساس اصول بنیادی بایوفیدبک یا بازخورد زیستی می باشد و هدف اصلی ان ثبات کارکرد مغز است.

تا همین اواخر اگر به دنبال سلامت روان خود بودید تنها دو گزینه وجود داشت، روان درمانی و دارو و دارودرمانی، اما امروزه گزینه سومی به نام درمان نوروفیدبک وجود دارد.

هنگامی که با یک درمانگر ملاقات می کنید که از نوروفیدبک استفاده می کند، خواهید دید که الکترودهایی روی سر شما میگذارد که بدون ضرر هستند.

سنسورها فعالیت الکتریکی مغز شما را ثبت می کنند. این فعالیت الکتریکی تقویت شده و روی کامپیوتر به صورت باندهای فرکانسی مجزا دیده می شود. فرکانس هایی که اندازه گیری می شوند عبارتند از دلتا، تتا، الفا و بتا. مغز از این بازخوردها استفاده می کند تا تا الگوهای التریکی مشکل دار را تغییر دهد.

نوروفیدبکیک روش ایمن، طبیعی و بسیار موثر برای تنظیم سیستم عصبی و تأثیر مستقیم بر عملکرد امواج مغزی ما است. همه ما امواج مغزی یکسانی داریم، اما بسته به اینکه از آن ها برای چه کاری استفاده می کنیم تغییر می کنند. به عنوان مثال، زمانی که می خوابیم، اغلب در حالت دلتا هستیم. اگر آرام باشیم، ممکن است در حالت آلفا قرار بگیریم.

امواج بتا امواج مهمی هستند زیرا با تمرکز گره خورده اند. امواج مغزی ما می‌تواند در نواحی خاص کم‌رنگ شود یا در نواحی دیگری بیش از حد شوند و این زمانی است که اختلال ظاهر می‌شوند. مشکلات تمرکز، تحریک یا بدخلقی، مسائل یادگیری، مسائل رفتاری و غیره همه به این دلیل می باشند. بیشتر رفتارها ناشی از اختلال در تنظیم سیستم عصبی است و خبر خوب این است که می‌توانیم با تنظیم امواج مغزی با نوروفیدبک، امواجی مغزی و رفتار را تنظیم کنیم.

فواید نوروفیدبک چیست
فواید نوروفیدبک بسیار زیاد است که در ادامه به برخی از آن ها اشاره شده است:

در بسیاری از موارد نوروفیدبک به اندازه دارو موثر است و برای کسانی که مایلند از درمان روان‌دارویی خودداری کنند انتخاب بسیار مناسبی می باشد.
نتایج مطالعات نشان داده اند که روی طیف وسیعی از اختلالات تاثیر می گذارد: سر درد، افسردگی، ناتوانی های یادگیری، اختلال بیش فعالی و نقص توجه، اضطراب و حملات پانیک، اختلالات وسواس جبری، اختلالات خواب، اعتیاد، اختلال استرس پس از سانحه، آسیب مغزی، سکته، کما، سندروم خستگی مزمن، فیبرومیالژی و صرع.
هم چنین اختلالات دیگری نیز از نوروفیدبک تاثیر می گیرند مثل رعشه و لرزش بدن، افراد پرخاشگر، کاهش خشم، مشکلات حافظه و مشکلات گفتار.
نوروفیدبک هم چنین برای افزایش عملکرد موسیقیایی نیز مورد استفاده می شود. ناسا چندین سال است که از نوروفیدبک به منظور افزایش تمرکز خلبانان خود استفاده می کند.
نوروفیدبک تمرکز و توجه را تقویت می کند و به کودکان می آموزد که چگونه بدن خود را آرام و ذهن خود را پاک کنند.
نوروفیدبک به کودکان می آموزد که چگونه احساسات خود را تنظیم کنند.
آموزش خود تنظیمی
دفعات و شدت اپیزودهای افسردگی، اضطراب، حملات پانیک و موارد دیگر را کاهش دهد.


بهبود عملکرد شناختی
نمرات IQ بهبود می یابند
اثرات طولانی مدت
اضطراب، عصبانیت، افسردگی. این فقط بزرگسالان نیستند که با این احساسات دست و پنجه نرم می کنند. یک واقعیت تلخ این است که هم اضطراب و هم افسردگی در جوانان در حال افزایش است. اگر کودک شما درگیر این احساسات است نوروفیدبک می تواند کمک کند.
نوروفیدبک می تواند به موارد زیر کمک کند و در عین حال عوارض نوروفیدبک در کودکان بسیار کمی را به دنبال داشته باشد:

تکانشگری. مطالعات نشان داده است که تکانشگری و میل به مصرف موراد ارتباط قوی دارند. نوروفیدبک یک درمان موثر برای کاهش رفتار تکانشی و دوری از مواد مخدر می باشد.
بیش فعالی، نوروفیدبک سریع ترین درمان بیش فعالی می باشد.
اختلال نافرمانی
اوتیسم. نوروفیدبک برای اختلال طیف اوتیسم بسیار مفید می باشد، این درمان الگوهای امواج مغزی بیمار را برای دستیابی به تعادل بهینه‌ امواج مغزی تقویت می‌کند.
افسردگی. درمان نوروفیدبک یک درمان موثر برای انواع اختلالات و شرایط از جمله افسردگی بالینی است.

منبع:کانون مشاوران ایران-عوارض نوروفیدبک در کودکان|سلامت روانی کودک را بهبود بخشید

بازدید : 170
شنبه 7 خرداد 1401 زمان : 17:12

خوراکی های مضر برای کودکان

تنقلات سالم برای کودکان تاثیر مستقیم و زیادی در سلامتی آن ها دارد، پس بهتر است در برنامه غذایی بچه ها از مواد غذایی سالم استفاده کرد. برای رشد خوب و نرمال، کودکان باید یک برنامه غذایی سالم و متنوع که شامل گروه های مختلف غذایی است، داشته باشند.

از آن جا که اکثر کودکان علاقه بسیار زیادی به خوراکی هایی مثل چیپس، پفک، فست فود ها و غیره دارند که اکثر آن ها نیز مضر می باشند، لازم است که والدین با نظارت مناسب روی غذای کودک، این گونه مواد را با تنقلات سالم جایگزین کنند.

در این مطلب قصد داریم، خوراکی های مفیدی که می توان جایگزین خوراکی های مضر کرد را معرفی کنیم.

خوراکی های مضر برای کودکان
انواع آب میوه های صنعتی و نوشابه
آب میوه های صنعتی به هیچ وجه نباید در برنامه غذایی کودکان زیر یک سال قرار بگیرید، حتی افراد مسن نیز مجاز به نوشیدن آب میوه نیستند. مواد موجود در نوشابه ها و نوشیدنی های ورزشی می تواند باعث مسمومیت غذایی شده و هم چنین تاثیرات بدی روی سیستم عصبی، حافظه و پوست کودکان داشته باشد.

این گونه نوشیدنی ها کالری و قند بسیار بالایی دارند اما هیچ گونه مواد معدنی ویتامینی را تامین نمی کنند، قند بالای این نوشیدنی ها می تواند منجر به پوسیدگی دندان کودک نیز شود.

بهتر است به جای استفاده از این نوع نوشیدنی ها از اسموتی میوه ای همراه با ماست یا شیر یا آب گازدار استفاده کنید.

عسل
در حالی که عسل یک ماده بسیار مغذی برای بزرگسالان است، اما می تواند برای کودکان زیر یک سال بسیار خطرناک باشد. عسل حاوی باکتری هایی است که باعث ایجاد بیماری بوتولیسم در نوزاد می شود، این باکتری بر سیستم ایمنی بدن کودک اثر منفی دارد و باعث مشکلات تنفسی و ضعف عضلانی در آن ها می شود.

برای کودکان زیر یک سال بهتر است از میوه ای خرد شده که هم منبع ویتامین هستند و هم شیرینی طبیعی دارند استفاده شود. کودکان بعد از یک سالگی می توانند عسل بخورند.

ماست صنعتی کودکان
ماست صنعتی طعم دار که مخصوص کودکان تولید می شود و اغلب آن را با نام دنت می شناسیم، یکی از انواع خوراکی های مضر برای کودکان است،

زیرا در این گونه ماست ها از رنگ های مصنوعی استفاده می شود که می تواند باعث بروز واکنش های آلرژیک یا حتی بیش فعالی در کودک شود، هم چنین قند موجود در این محصولات برای کودک مضر است.

این در حالی است که ماست معمولی یک چاشنی خوشمزه و سالم برای کودک است. می توان برای کودکان بالای یک سال با استفاده از کشمش، عسل یا میوه، ماست را طعم دار کرده و در برنامه غذایی کودک قرار داد.

پاپ کورن صنعتی
یکی دیگر از خوراکی های مورد علاقه کودکان در میان وعده ها، پاپ کورن است.

پاپ کورن های صنعتی در کیسه های پلاستیکی بسته می شوند که برای بسته بندی فست فود نیز مورد استفاده قرار می گیرند، این پلاستیک ها حاوی ماده شیمیایی فلورین هستند که هنگام گرم شدن، مواد شیمیایی تولید می کنند.

مواد شیمیایی تولید شده هم بر رشد کودک تاثیر منفی می گذارد و هم با سرطان ارتباط دارد. بهتر است به جای پاپ کورن ماکروویوی، آن را با روغن زیتون در تابه آماده کنید. این کار زمان زیادی نمی برد و طعم آن هم واقعا خوب است.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-خوراکی های مضر برای کودکان

بازدید : 142
شنبه 27 فروردين 1401 زمان : 21:02

کودکان دیر آموز، برخورد و آموزش کودک دیر آموز

کودکان دیر آموز توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارند، اما میزان و عمق یادگیری آن ها نسبت به هم سن سالانشان کمتر است به طوری که نمرات هوش کودکان دیر آموز بالاتر از نمرات کودکان عقب مانده ذهنی و پایین تر از کودکان طبیعی می باشد به همین دلیل به آن ها کودکان مرزی می گویند.

این کودکان از نظر ظاهری تفاوتی با کودکان دیگر ندارند به همین دلیل تشخیص آن ها تا موقع مدرسه رفتن به تاخیر می افتد در این سن، والدین دچار نگرانی می شوند، توقعات والدین در مورد نمرات و مهارت های فرزندشان این کودکان را دچار استرس و اضطراب می کند و آن ها را در شرایط سختی قرار می دهد.

لازم است تا والدین از طریق استعدادیابی از توانایی فرزندشان آگاه باشند و بر اساس توانایی او انتظارات شان را تطبیق دهند در این راستا مرکز مشاوره به شما کمک می کند تا با استفاده از روش های موثر به کودکتان کمک کنید تا شرایط او بهبود یابد.

ویژگی های کودکان دیر آموز چیست؟
کودکان دیر آموز در ظاهر مانند دیگر کودکان جامعه هستند، اما بهره هوشی آن ها کمتر از کودکان معمولی می باشد و بین ۷۰ تا ۸۴ است. این کودکان علاقه به کارهای فکری و یادگیری ندارند و قادر به انجام برنامه ریزی و کارهایی به صورت پیشرفته نیستند.

بسیاری از این کودکان در تحصیل دچار مشکل می شوند به طوری که ضعف های تحصیلی آن ها در تمام دروس مشخص است اما این کودکان ممکن است در برخی از مهارت ها بسیار عالی باشند. از نشانه های دیگر کودکان دیرآموز می توان به موارد زیر اشاره نمود:

در پردازش اطلاعات بسیار ضعیف عمل می کنند یکی از علل قابل شناسایی بدکاری در سیستم عصبی مرکزی می باشد.
از نظر مهارت های حرکتی مانند راه رفتن تفاوتی با همسالان خود ندارند. اما از نظر مهارت های ظریف مانند نخ کردن دشواری هایی دارند.
یک نوع کندی حسی حرکتی در انجام کارهای شخصی خود دارند.
درجاتی از آسیب مغزی یا بدکاری سیستم اعصاب مغزی در آن ها دیده می شود.
در حافظه دیداری و شنیداری مشکلات جدی دارند در نتیجه دیکته و نوشتن برای آن ها سخت و دشوار می باشد.
بیشتر این کودکان به خاطر بازخوردهایی که از طرف دیگران دریافت می کنند اعتماد به نفس آن ها کاهش می یابد و هم چنین خودپنداره پایینی دارند.


کودکان دیر آموز، ریشه مشکل کجاست؟
علل بروز اختلالات یادگیری و دیرآموزی کودکان هنوز به طور دقیق مشخص نشده است، با این حال در پژوهش های مختلف بسیاری از عواملی که باعث دیرآموزی کودکان هستند شناسایی شده است که هر کدام از آن ها به طور اختصار بیان شده اند:

عوامل ژنتیکی:
بر اساس تحقیقات انجام شده در خانواده هایی که عضوی دچار اختلال یادگیری است احتمال بروز چنین اختلالی بسیار بیشتر می باشد.

عوامل فیزیولوژیکی و بیوشیمی:
در صورت ابتلا به بیماری و یا صدمه ممکن است به مغز آسیب وارد شود و این مسئله باعث اختلال در یادگیری یا دیرآموزی کودک شود. این آسیب ها ممکن است در دوران جنینی یا بعد از زایمان به وجود آید.

عوامل آموزشی:
عوامل دیگر محیطی مانند نداشتن فعالیت های محرک، تخصص ناکافی معلم در شیوه های آموزشی پایه، توقعات بسیار بالا یا پایین معلمان از دانش آموزان، تدریس ناکافی به دانش آموزان در عقب ماندگی کودکان نقش دارند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-رفتار با کودکان دیر آموز

بازدید : 234
سه شنبه 26 بهمن 1400 زمان : 11:05

اعتیاد کودکان به مواد مخدر، علائم اعتیاد در کودکان

در مورد اعتیاد کودکان به مواد مخدر چه می دانید؟ اعتیاد یکی از آسیب های اجتماعی است که افراد در همه سنین گرفتار آن می شوند، اعتیاد به عنوان یک بیماری مغزی مزمن و عود کننده تلقی می شود و زمانی که مواد مصرف می شود تغییراتی در مغز انسان رخ می دهد و این عمل باعث می شود تا رفتار اختیاری به رفتاری اجباری تبدیل شود.

در نتیجه اعتیاد از همین طریق به مدت طولانی در فرد ادامه پیدا می کند و باعث به وجود آمدن اختلالات زیادی در جسم و روان فرد می شود، یکی از آسیب ترین گروه های سنی در برابر این بیماری اعتیاد، کودکان هستند، چرا که در بسیاری از موارد آن ها بدون آگاهی و اختیار، تحت تاثیر والدین یا محیط نامناسبی قرار می گیرند و با این مشکلات رو به رو می شوند.

در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم در این خصوص بهره بردن از مشاور ترک اعتیاد کمک می کند تا کودک در کم ترین زمان و به درستی از این معضل رها شود.

مخدر چیست؟
مخدرها گروهی از مواد اعتیاد آور می باشند که به صورت طبیعی از گیاه خشخاش به دست می آیند و یا در آزمایشگاه با افزودن برخی از مواد شیمیایی تولید می شوند از جمله مواد مخدر می تواند به مواردی مانند تریاک، شیره، سوخته، هروئین، کدئین، مورفین، ترامادول و متادون اشاره کرد، البته در اصطلاح عموم به ماده ای که عوارض اعتیادی داشته باشد و وابستگی ایجاد کند مواد مخدر می گویند.

اعتیاد کودکان به مواد مخدر، کودکانی که معتاد به دنیا می آیند!
وضعیت سلامت جسمی و روانی مادر در دوران بارداری و شیردهی به طور مستقیما با سلامت نوزاد در ارتباط می باشد، فرزندانی که مادرشان دچار اعتیاد هستند از همان ابتدای تولد علائم اعتیاد در آن ها نشان داده می شود، این علائم شامل موارد زیر می باشد:

بی قراری و نا آرامی های شدید
عدم تمایل به شیر خوردن
اسهال و استفراغ
کم خوابی
بعد از این که کودک به دنیا می آید دچار سندروم محرومیت از مواد مخدر می شود زیرا موادی که مادر در دوران بارداری مورد استفاده قرار داده است سیستم عصبی کودک را تحت تاثیر قرار داده و از همان دوران جنینی باعث معتاد شدن او شده است.

این کودکان بعد از به دنیا آمدن در امان نیستند و ممکن است زمانی که نوزاد از شیر مادر تغذیه می کند علائم و نشانه های اعتیاد شدت یابد. به طور کلی مادران معتاد نمی توانند مراقب های خوبی برای نوزادشان باشند به خصوص برای نوزادانی که با علائم سندروم محرومیت از مواد متولد شده اند زیرا این نوزادان احتمال دارد بی قراری و ناآرامی های بسیاری داشته باشند و همین امر باعث شود تا کودک را مورد آزار و اذیت از جمله آزارهای جسمی قرار دهند.

هم چنین مادران معتاد به خاطر بیماری و شرایط خودشان در بسیاری از مواقع از نیازهای نوزاد غافل می شوند به همین دلیل باید این نوزادان توسط افرادی که واجد شرایط هستند تحت مراقبت قرار گیرند و از شیر مادر تغذیه نکنند و در صورتی که در کودک علائم سندروم محرومیت از مواد مخدر دیده شد باید هر چه سریع تر تحت درمان پزشکی قرار گیرد.

اعتیاد کودکان به مواد مخدر، گرفتاری به اعتیاد در دوران کودکی
عوامل بسیاری می تواند منجر شود تا کودکان گرفتار اعتیاد شوند برای مثال کودکانی که در محیط های آلوده و نامناسبی رشد می کنند ممکن است بسیاری از آن ها به وسیله خانواده شان به اعتیاد کشیده شوند زیرا بسیاری از خانواده های معتاد، کودکان شان را به عنوان ابزاری برای گدایی استفاده می کنند و به همین خاطر این والدین به کودکانی آرام و ساکت در طول روز نیاز دارند. و برای همین امر مقداری مواد به کودک می دهند و خودشان کودکان را معتاد می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اعتیاد کودکان به مواد مخدر، علائم اعتیاد در کودکان

بازدید : 530
شنبه 22 شهريور 1399 زمان : 13:11

علل مختلفی برای بی اشتهایی کودکان به غذا وجود دارد.

اولین علت بیماری در کودک است.
هر گونه بیماری یا دارو که سبب زخم های دهانی، تهوع و استفراغ و وجود تب خفیف می شود، اشتها را نیز کاهش می دهد.

در طول بیماری یا بهبودی، به علت کاهش فعالیت کودک، او اشتهای کمتری نسبت به خوردن غذا پیدا می کند.

اما نگران نباشید، بازسازی کودک بسیار سریع است.

پس از بیماری، با مراقبت بیشتر، کودک شما به راحتی می تواند به شرایط اولیه بازگردد.

فقط مراقب باشید، کمبود مواد غذایی او، به سوء تغذیه منجر نشود، که اثرات مضر آنها تقریبا غیر قابل جبران است.

با مشاوره کودک و نوجوان هر یک بار در ۲ تا ۳ ماه عدم داشتن این علائم و اطمینان از عدم وجود انگل در روده کودک، می توانید مطمئن باشید که اشتها به بیماری اش ربط نداشته باشد.

بی اشتهایی کودکان، معضلی بزرگ برای کودکان
دلیل دوم وجود سوء تغذیه و یا آلرژی غذایی در کودک است.
روده کودک ممکن است به نوع غذایی مانند پروتئین در گندم (گلوتن) آلرژی داشته باشد.

بنابراین، غذا به راحتی نمی تواند توسط دیواره روده جذب شود.

با توجه به استفاده از مواد غذایی خاص، عوارض خاصی در بدن ایجاد می شود که سبب می شود کودک از غذا خوردن کم کند.

برای اطمینان از این که رژیم غذایی و میزان مصرف غذا را در طی سه هفته درست کنید.

بنظر می رسد که باید غذاهای مورد علاقه وی را پیدا کنید.

چه غذاهایی، چه فرم و چه گرمایی و چه مواد اولیه ای را بهتر می خورد.

به این ترتیب، برنامه رژیم غذایی که برای کودک تنظیم می کنید، بر مبنای منافع و روش جایگزینی است که بعدا توضیح خواهیم داد.

منبع :مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-بی اشتهایی کودکان، معضلی بزرگ برای کودکان

تعداد صفحات : 42

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1801
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 16
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 600
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1868
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5787
  • بازدید ماه : 13347
  • بازدید سال : 1679755
  • بازدید کلی : 8814273
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی