loading...

eshghozendegi

eshghozendegi

بازدید : 65
شنبه 31 تير 1402 زمان : 19:09

عوارض ترس در کودکان چیست؟ چه چیزی باعث ترس شدید کودک می شود؟ چگونه می توان ترس را در کودک کاهش داد؟ یکی از مسائل رایج و شایع میان کودکان ” ترس ” است. مطالعات و بررسی های مختلفی که انجام شده، نشان می دهد که کودکان بهنجار به نحو شگفت آوری دچار ترس های متفاوتی هستند. اگرچه که ترس در میان کودکان امری رایج است، اما ترس های شدید چندان متداول نیستند.

به گونه ای که عده ای از روان شناسان معتقد هستند که ترس یک غریزه و میل باطن ست که بر اساس حکم این غریزه، کودک دوست دارد که بترسد و به نوعی از این ترس لذت می برد.

روانشناسی ترس کودکان
ترساندن کودکان یک عامل بسیار مخرب و زیان آور هم برای خود کودک و هم برای والدین می باشد، لذا بجای آن که برای پیش گیری از کار خلافی که کودک انجام خواهد داد، از ترساندن استفاده شود، بهتر است که از همان ابتدای زندگی کودک یعنی از هنگامی که کودک به تدریج در حال رشد است، به گونه ای پرورش داده شود که بتواند با درک مفهوم کار اشتباه، از انجام دادن آن خود داری کند، نه این که از ترس تنبیه شدن و یا دیگر عوامل ترس، از آن دوری گزیند.

زیرا هنگامی که کودک به زور ترس کاری را انجام دهد یا ندهد، همان کار خلاف خواسته ها و و تمایلات بزرگترها و والدین را در نبود آن ها و یا در خفا انجام می‌دهد، و به این علت در این شرایط این اعمال را انجام می دهد که؛ زور و ترسی وجود ندارد و با شدت و وحدت بیشتری انجام می دهد و امکان دارد که به انحرافات جانبی دیگر نیز کشیده شود.

گاهی در کودکان خردسال، دیده شده که به دلیل رفتارهای نادرست بزرگترها و والدین، در کودک چنان ترسی رخنه می کند که او از دیدن اشکال مشابه به عوامل ترس نیز، شدیدا می ترسد.


عوارض ترس در کودکان
در زمینه ترس کودکان بیشتر بخوانید:

کودک ترسو

علل و درمان اختلال فوبی یا هراس

عوارض ترس در کودکان
عوارض ترس در کودکان ایجاد می شود که شاید علت آن را می توان؛ حافظه پویا و فرایندهای شناختی آن ها دانست. امکان دارد که عوامل ناآشنا در شرایطی سبب ایجاد ترس در کودک شود ( گریه کند).

۱. غریبی کردن
یکی از رایج ترین و شایع ترین عوارض ترس در کودکان ” غریبی کردن ” است. وقتی کودک با یک فرد غریبه رو به رو می شود ، بغض می کند، نگاهی به مادر و نگاهی به غریبه می کند و ترس خود را با گریه بروز می دهد و مقدار زمانی طول می کشد تا غریبه بتواند با کودک ارتباطی عادی برقرار کند.

۲. ترس از جدایی
یکی دیگر از عوارض ترس در کودکان، ” ترس از جدایی “ می باشد. اگر کودک متوجه شود که مادرش قصد رفتن دارد، بعد از چند لحظه گریه را به سر می دهد و عکس العمل ترس آلود نسبت به رفتن مادر بروز می دهد. معمولا بین ۷ تا ۱۲ ماهگی، ترس از جدایی ظاهر می شود و اوج آن ، در ۱۵ و ۱۸ ماهگی است. تدریجا که سن کودک بیشتر می شود، این گونه ترس ها نیز کمتر می شوند زیرا کودک به مرور بزرگ می شود و می تواند شرایط و موقعیت ها را درک کند و همچنین بازگشت مادرش را پیش بینی کند. تجربه های کودک در سال دوم به او کمک می کند که بتواند مشکلات ترس زا را حل کند.

پیشنهاد مشاور: اختلال هراس یا ترس در کودکان

روش برداشتن ترس بچه
هر کدام از کودکان، در مقابل موقعیت های ترسناک و ناراحت کننده، عکس العمل های خاصی را از خود بروز می دهند. ترس می تواند، از بسیاری از حوادث نامطلوب، در بسیاری از شرایط جلوگیری کند و همچنین سبب تجربه ای کافی برای انسان شود. برای از بین بردن ترس در کودکان، باید تلاش شود که بتوان محرک های ایجاد کننده ی ترس را از بین برد و یا اینکه از محیط کودک آن ها را دور کرد، زیرا به زور و اجبار کودک را نمی توان وادار کرد که در مقابل محرک های ترس زا، از خود ترس بروز ندهد.

زور و یا منطق و استدلال، در برطرف کردن و ازبین بردن ترس کودک، نقش تعیین کننده ای ندارند و تنها پروش بعضی از استعداد ها و همچنین کار های مثبت و آرامش اطرافیان می تواند در کم کردن و عدم بروز ترس در کودکان تاثیر به سزایی داشته باشد.

به صورت کلی؛ دختران نسبت به پسران ترس بیشتری از خود بروز می دهند. به نظر می رسد که با افزایش سن، عوارض ترس در کودکان کم می شوند و باید انتظار داشت که واکنش های خفیف ترس و همچنین آن هایی که به دوره ی به خصوصی از دوران رشد مربوط می باشد به سرعت از بین بروند. اگر ترس – هرچند کوتاه مدت – در حد قابل ملاحظه ای اذیت کننده باشد، یا سبب تغییر در رفتار فرد شود و به آن ضربه وارد کند، باید در پی چاره و حل آن برآمد.

در تحلیل و ارزیابی و بررسی های ترس های دوران کودکی، یکی از عواملی که بسیار مؤثر می باشد، “نقاط عطف رشدی” است و هنگام قضاوت در مورد ترس کودکان، از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. بسیاری از ترس ها مربوط به سن خاصی هستند و همچنین موقتی و ناپایدار هستند. اما با این وجود احتمال دارد که ترس های دوران کودکی، پی آمدهای طولانی مدتی داشته باشند. افرادی که در بزرگسالی دچار ترس می شوند، در دوران کودکی نیز بیشتر از افرادی که دچار ترس نیستند به ترس دچار بوده اند.

منبع:کانون مشاوران ایران-عوارض ترس در کودکان

بازدید : 65
يکشنبه 30 بهمن 1401 زمان : 23:57

قبل از فکر کردن در مورد اختلالات هیجانی کودک، بهتر است از خود بپرسید: کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟ آیا هیچ گاه به شدت احساس نگرانی یا ناراحتی شدید هیجانی نکرده ام؟ به احتمال زیاد پاسخ مثبت است!

همه ما این قبیل هیجان ها را تجربه کرده ایم و این تجربه ها به تنهایی دلیل کافی برای دادن این حکم نیست که نابهنجاری یا نقص در شخصیت و منش وجود دارد. کودکان نیز ترس و اضطراب-همان چالش های هیجانی طبیعی- دارند و این ترس و اضطراب تنها زمانی که شدید، مزمن،ممتد و مزاحم باشد علامتی از اختلال روانشناختی است.

طی پنجاه سال گذشته، یافته های پژوهشی همگی نشان میدهند که ترس و اضطراب در کودکی امری معمول و شایع است (جرسیلد و هولمز، ۱۹۳۵، لاپاس ومونک، ۱۹۵۸، مک فارلن، آلن و هانزیک، ۱۹۵۴، اولندایک و کینگ، ۱۹۹۱، به نقل از کندال، ۱۳۸۹). تحقیقات قدیمی تر مثل تحقیق جرسیلد و هولمز (۱۹۳۵) شیوع ترس و اضطراب را به خوبی اثبات کرد. در ان زمان پژوهش ها نشان دادند که ممکن است کودکان و نوجوانان ۹ تا ۱۳، نوعی ترس شدید با نگرانی جدی تجربه کنند. به نظر می رسد پیچیدگی های ترس کودکان با رسیدن به ۸ سالگی که همراه تحول شناختی کودک و افزایش توانایی او برای استدلال و توسعه پیام های منفی ممکن و نتایج در اینده می باشد افزایش می یابد. هم چنین منابع اولیه ترس و اضطراب با مراحل تحولی در زندگی تغییر می یابد. باید توجه داشت همراه با تحول میزان ترس های گزارش شده کودکان کاسته می شود و کانون ترس تغییر می یابد.

همراه با جریان رشد نوع ترس ها نیز تغییر می کند، یعنی در سنین متفاوت ترس های متفاوتی مطرح می شود. مثلا کودکان ۸ ماهه تا ۲ساله از جداشدن از مراقبان خود می ترسند، اما این ترس بین ۱ تا ۲ سالگی کاهش می یابد. بین ۲ تا ۴ سالگی از شدت دلبستگی کاسته می شود وترس های دیگری مانند ترس از حیوانات وتاریکی ظاهر می شود. بین ۴ تا ۶ سالگی، قدرت تصور و تصویرسازی کودک رشد می کند و تصویرهایی از ارواح، هیولاهای نیمه انسان-نیمه حیوان و صداهای غیرقابل توضیح در شب را می سازد. بعد از۶ سالگی کودک احتمالا بیشتر از آسیب، مرگ یا بلایای طبیعی می ترسد. هم نوجوانان سفیدپوست و هم نوجوانان آمریکایی آفریقایی تبار ترس هایی مشابه درباره صدمه دیدن خود یا دیگران ابراز می کنند، کودک با نزدیک شدن به دوران نوجوانی،ممکن است از پذیرفته نشدن در گروه بزرگسالان بترسد.

جدول: ترس ها و اضطراب های مرتبط با سطوح سنی مختلف در کودکان

سن کانون ترس یا اضطراب
۰-۶ ماهگی عدم حمایت، صدای بلند، محرک های حسی شدید
۶-۹ ماهگی غریبه ها، محرک های ناگهانی یا غیر قابل انتظار (مثل صداها)
۱ سالگی جدایی از فردی که از کودک مراقب می کند، آسیب دیدن، توالت رفتن و غریبه ها
۳ سالگی حیوانات، ماسک ها، تنها ماندن، جدایی از والدین
۴ سالگی تاریکی، حیوانات و سر و صدا
۵ سالگی حیوانات، افراد بد، تاریکی و جدایی از والدین
۶ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، صدمات جسمی، رعد و برق و تندر، جدایی از والدین (برای مثال هنگام رفتن به مدرسه)
۷-۸ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، (مثلا انهایی که در کتاب ها و فیلم ها هستند) وقایع غیر عادی موجود در رسانه ها و فیلم ها، (مانند جنگ و بمب گذاری و انفجارها)، تنها ماندن، صدمات و اسیب ها.
منبع: آلن دیک، ۱۹۸۳

محیط اجتماعی در پهنه زندگی چالش های متفاوتی را پیش روی ما می گذارد که مستلزم رشد مهارت ها، باورها یا احساسات جدید است. طی دوران کودکی ترس ها و اضطراب ها این قبیل چالش ها را به وجود می آورند. کودکان با فراگیری روش های مقابله با موقعیت های اضطراب زا و ترس آور این دوران، نحوه کنار آمدن با ترس ها و اضطراب های زندگی آتی را می آموزند. برای مثال اذعان به ترس، رویارویی و سپس مقابله با آن، و در نهایت نترسیدن در واقع توالی رشد کودک است تا در آینده برای مقابله با ترس و اضطراب آماده باشد.

بر اساس متون و ادبیات تحولی، بسیار معقول است که کودکان و نوجوانان نسبت به تجربه ترس ها و اضطراب های مختلف در مراحل مختلف تحول خود اسیب پذیرتر باشند. با وجود این، چه چیزی واکنش و ترس و اضطراب بهنجار را از اضطراب هراس بالینی جدا می سازد؟ متخصصان بالینی دستورالعمل هایی را برای متمایز کردن واکنش ترس طبیعی از شرایط اضطرابی که از نظر شدت، فراوانی، محتوا، دفعات و نشانه های اضطرابی با همتایان بهنجار خود متفاوت هستند تهیه کرده اند (کندال، ۲۰۰۰).

شدت واکنش ترس بیش از انست که برای مقابله با موقعیت لازم است. برای مثال ممکن است کودکی را که هنگام معاینه شدن توسط پزشک، لگد می زند، تکان می خورد و گریه می کند، به عنوان کودک هراسان مشخص کنیم.
واکنش ترس با فراوانی زیادی رخ می دهد، و از راه اطلاع دادن و اطمینان دادن به فرد کاهش نمی یابد. بسیاری از والدین شکایت دارند که ترس کودکان با هیچ نوع اطمینان خاطر دادنی به انها کاهش نمی یابد.
محتوای این واکنش های ترس بر محرک ها یا موقعیت های بی خطر متمرکز است، به عبارت دیگر موقعیت هایی هستند که به هیچ وجه خطری را ایجاد نمی کنند. چنین محرک هایی شامل ترس از مدرسه رفتن، صداهایی مانند بمب یا بالا رفتن از اسانسور است.
به نظر می رسد که واکنش ترس خود به خود بوده و ورای کنترل عمدی کودک است.
واکنش ترس به فرار یا اجتناب از موقعیت منجر می شود. برای مثال کودکی که هنگام بارش باران های شدید از تنها ماندن در خانه اجتناب کند، به عنوان کودکی که از رعد و برق و تندر هراس دارد مد نظر قرار می گیرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟

بازدید : 53
دوشنبه 19 دی 1401 زمان : 9:41

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر یک کودک در حضور خانواده خود جرات رفتن به اتاق خودش را نداشته باشد و از تنهایی و تاریکی در اتاقش به شدت وحشت داشته باشد می شود او را در زمره کودکان ترسو قرار داد.

نکته مهم در کاهش ترس در کودک ترسو این است که باید او را به تدریج با این کار اشنا نمود مثلا اگر او از شنا کردن در عمق یک متری می ترسد ابتدا لازم است تا در عمق سی سانتی قرار گرفته و ارام ارام و با گذشت زمان از او انتظار قرار گرفتن در عمق یک متری را داشت و نه اینکه یکباره او را در درون عمق یک متری پرتاب کرد و گفت ایرادی ندارد و ترسش ریخته می شود! چرا که این کار می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی منجر به مرگ نیز شود. باید برای کاهش ترس در کودکان ترسو با ان ها همراه شد مثلا در مثال بالا اگر پدر به ارامی دست فرزند خود را بگیرد و او را با محیط استخر و آب آشنا نماید کودک کم کم می تواند به شرایط عادت کرده و ترسش فرو می ریزد اما تصور کنید که پدری به جای این کار به یکباره فرزند خود را در درون اب بیندازد. در واقع در صورت بروز چنین اتفاقی کودک به پدر و یا مادر بی اعتماد شده و ترسی دیگر در او به وجود می آید که ترس از والدین است و اگر او به این مرحله برسد نه تنها بسیاری از ترس هایش خوب نمی شود بلکه بدتر نیز خواهد شد و دیگر به هیچ نحوی نمی توان به راحتی ترس ها را در او از بین برد و به او کمک کرد. استفاده از واژه های مثبتی مانند ” می دونستم که تو میتونی” مطمنم که تو شجاعی” و این قبیل عبارات می تواند اعتماد به نفس را در کودک افزایش داده و هم چنین مثالهایی از قهرمانان شخصیت هایی که فرزند در کارتون و فیلم و با داستان خوانده بسیار مهم می باشد. مثلا بگویید ” پسرم مثل فلان قهرمان شجاع است” البته این نکته را باید دقت نمود که کودک نباید حس کند که تحت فشار است بلکه به آرامی و ظرافت باید این موارد به او گفته شود. نکته مهم بعدی این است که اگر کودک ترسو از مواجهه با ترس فرار کرد یک امر طبیعی است و نباید حمایت شما از بین رود چرا که در این صورت او احساس ترس بیشتری نموده و ممکن است که به طور کلی اعتماد به نفسش از بین برود پس نیاز است تا دائما او حس کند که شما به عنوان حامی و پشتیبان او هستید حتی اگر او هنوز آمادگی شکست ترس و مواجهه شدن با آن را به خوبی نداشته باشد.

نکته مهم دیگر این است که می بایست صبور باشد و فرصت های زیادی به فرزند خود بدهید مثلا اگر او نتوانست با ترسش مقابله کند به او بگویید” هیچ ایرادی ندارد هنوز هم فرصت داری” این جمله به او می فهماند که تسلیم شدن معنایی ندارد و همواره باید امیدوار بود. مورد مهم دیگر این است که هرگز نباید ترس ها را در یک کودک ترسو کم انگاشته و آن ها را مسخره نمود چرا که جنس ترس در آن ها با بزرگسالان متفاوت است مثلا نباید به او بگویید” تو که دیگر بچه نیستی، این که ترسی ندارد” و به جای آن می شود گفت” من هم از برخی چیزها می ترسم که شاید تو نترسی” اما ترس نمی تواند من را شکست دهد و نکته مهم هم همین است که کودک بفهمد که می تواند بزرگترین ترس ها را نیز شکست داده و راحت شود. در نهایت و در صورت رعایت موارد گفته شده اگر باز هم کودک ترس های زیادی دارد که روند زندگی اش را مختل نموده مشاوره با متخصصان روانشناسی می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودک ترسو

بازدید : 305
يکشنبه 14 دی 1399 زمان : 23:21

یکی از عواملی که باعث می شود کودکان دروغ بگوید به خاطر ترس از تنبیه می باشد . مثلا کودکی که

وسیله خود را در مدرسه گم می کند بخاطر ترس از تنبیه پنهان می کند.

وقتی کودک در خانه رفتار مخفی کاری والدین را می بیند از آن ها تقلید می کند.

کودکان دروغگو
یکی از عوامل دیگری که باعث دروغ می شود این است که والدین توقع بی جا غیر منطقی از فرزند دارند و

آنها را با افراد کوچکتر مقایسه می کنند که در این زمینه به مشاوره خوب مراجعه کنید.

یکی دیر از عواملی که افراد در بزرگسالی دروغ می گویند این است از عواقب صداقت می ترسند زیرا

برحسب شرایط آموخته اند که فردی که راست گو باشد عواقب منفی دارد.

برای اینکه دروغگویی در کودک کمتر شود والدین باید واقعیت را قبول کنند و برای موارد تلخ و شیرین از

طرف کودکان خود را آماده کنند زیر آنها با رفتار خود به کود یاد می دهند که گفتن حقیقت در هر حالتی

امری قابل قبول است و هیچ گونه تنبیهی در بر ندارد.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-کودکان با ترس دروغگو می شوند

تعداد صفحات : 42

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1801
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1586
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1059
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1587
  • بازدید ماه : 43144
  • بازدید سال : 1665188
  • بازدید کلی : 8799706
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی